اسلام تسکت

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

اولین مرحله از مراحل آخرت، مرگ و جان دادن است. چگونگی جان دادن انسان‌ها به تناسب رفتارهایشان در دنیا متفاوت است؛ لذا در شرایطی ممکن است یک مؤمن نیز هنگام مرگ، دشواری‌هایی را تحمل کند تا کفاره کاستی‌های او بوده و در قیامت، پاک محشور شود.[1] از رسول خدا(ص) پرسیده شد که ملک الموت چگونه جان مؤمن را می‌گیرد، آن‌حضرت فرمود: «همانا ملک الموت هنگام مرگ نزد مؤمن، مانند بنده ذلیل و بی‌مقدار در مقابل آقا و سرور خودش است، او و یارانش از آن مؤمن دور می‌ایستند و به او نزدیک نمی‌شوند، تا اوّل با سلام به او، شروع می‌کند و او را به‏ بهشت بشارت می‌دهد».[2]با توجه به مقدمه بالا، آنچه در پرسش و درباره دشواری جان دادن یحیی بن زکریا(ع) آمده[3] برگرفته از روایتی است که به امام صادق(ع) منتسب شده است:حضرت عیسی(ع) بر سر قبر یحیی بن زکریا آمد و قبلاً از خدا خواسته بود که وی را زنده کند. او را صدا زد. جواب داد و از قبر بیرون آمد. گفت: «از من چه می‌خواهی؟» فرمود: «می‌خواهم مونس من باشی، چنان‌که در دنیا بودی». یحیی گفت: «ای عیسی! هنوز تلخی مرگ از کام من بیرون نرفته، می‌خواهی مرا به دنیا بازگردانی و دوباره به چنگال مرگ گرفتارم کنی؟» عیسی آزادش گذاشت و او به قبر برگشت.[4]سند این حدیث چنین است: «علی بن محمد عَنْ بَعْضِ أَصْحابِنا عَنْ علی بن الْحَکَمِ عَنْ رَبیعِ بن محمَّد عَنْ عبدالله بن سُلیم العامری عن أَبی عبد اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 172 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1396 ساعت: 21:19

یاران امام زمان(ع) دارای ویژگی‌هایی هستند.[1] یکی از این ویژگی‌ها، قدرت آنها است که در روایاتی بدان تصریح شده است:1. امام سجاد(ع) فرمود: «إِذا قامَ قَائِمُنا أَذْهَبَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِیعَتِنا الْعاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ کَزُبَرِ الْحَدیدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعینَ‏ رَجُلًا وَ یَکونُونَ حُکَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنامَها»؛[2] هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند بیمارى را از شیعیان ما برطرف می‌سازد، و دل‌هاى آنان را همچون پاره‌هاى آهن می‌کند، و برای هر مردى از آنها نیروى چهل مرد می‌دهد، و آنها فرمانروایان و سران زمین خواهند بود.محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید، محمد بن الحسن الصفار، حسن بن علی بن عبد الله بن المغیرة کوفی، عباس بن عامر قصبانی، ربیع بن محمد مسلی، حسین بن ثویر بن أبی فاختة، و پدرش، افرادی هستند که در سلسله سند این روایت قرار داشته و همگی ثقه هستند؛ بر این اساس، این روایت از دیدگاه دانش رجال، از روایات قابل اعتماد است.[3]2. در گزارشی دیگر عبدالملک بن أعیَن می‌گوید: نزد امام باقر(ع) از جا برخاستم و [از پیرى] تکیه بر دستم‏ زده و گریستم، حضرت فرمود: «چه شده؟!» گفتم: امید داشتم تا نیرویى در بدنم مانده، شاهد حکومت عادلانه و پیروزیتان باشم! امام فرمود: «آیا خوشنود نیستید که (در فضای فعلی) دشمنانتان با هم درگیرند و شما آسوده در خانه‌هاى خ اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 162 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1396 ساعت: 21:19

در آیه 88 قصص می‌خوانیم: «وَ لا تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»؛ معبود دیگرى را با خدا مخوان، که هیچ معبودى جز او نیست همه چیز جز ذات [پاک] او فانى می‌شود حاکمیت تنها از آن او است و همه به سوى او بازگردانده می‌شوید!مفسران در بیان فراز «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» مطالب گوناگونى دارند که بر محور تفسیر «وجه» و کلمه «هالک» دور می‌زند.[1]در همین راستا و در یکی از روایات، «دین خدا» به عنوان مصداقی از مصادیق «وجه الله» اعلام شده است که فناناپذیر می‌باشد:أبوحمزه ثمالی می‌گوید: به حضرت باقر(ع) گفتم: «وجه» در فرموده خداى تعالى: «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» چه معنایى دارد؟ فرمود: «هر چیزى زوال پذیر است و تنها وجه آن باقى می‌ماند و خدا بزرگ‌تر از آن است که بگوییم‏ وجه دارد، ولى مقصود">مقصود از آن این است که هر چیزى نابود می‌شود، مگر دین خدا و دستورى که از آن به دست می‌آید».[2]اگرچه این روایت از لحاظ سندی ضعیف می‌باشد،[3] اما محتوای آن قابل پذیرش است. و معنایش آن است که هیچ حرکتى به مقصد نمی‌رسد مگر آنچه هدفش به سمت خدای تعالی است؛ زیرا فرمان و دستورات او در جهت حرکت به سویش در نهاد هستى نهفته است، و چنین کردارى هرگز از بین نمی‌رود؛[4] لذا مفهوم آیه چنین است که همه آئین‌ها فانى و باطل اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 147 تاريخ : جمعه 22 دی 1396 ساعت: 11:44

اگر ساخت این راه‌پله منع قانونی نداشته و موجب آزار و ضرر به مردم نباشد، اشکالی ندارد و در هر حال رفت و آمد به مسجد از این درب جایز است.ضمائم:پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):1. اشکال ندارد.2. تابع مقررات مربوطه می‌باشد.حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):اشکال ندارد.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):چنانچه ضرری به رفت و آمد عابرین نداشته باشد مانعی دارد.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):اگر مزاحمتی برای عابرین نداشته باشد، تخریب آن لازم نیست.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):اگر کوچه">کوچه ملک شخصی باشد و مالک آن نسبت به وجود این پله‌ها رضایت ندارد و نیز اگر ملک عمومی است و منع قانونی نسبت به آن وجود داشته باشد یا باعث اذیت و ضرر نسبت به مردم گردد، باید تخریب گردد. در هر حال ورود به مسجد از این درب اشکال ندارد.لینک به سایت استفتائات [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 179 تاريخ : جمعه 22 دی 1396 ساعت: 11:44

همه صیغه‌های فعل مضارع به جز صیغه جمع مؤنث غائب و مخاطب که مبنی بر سکون هستند، از افعال مُعرب به شمار می‌روند. این صیغه‌های معرب، در حالت عادی مرفوع هستند. اما برخی مواقع به دلیل وارد شدن عوامل نصب یا جزم، منصوب یا مجزوم می‌شوند.عواملی که فعل مضارع را منصوب می‌کنند عبارت‌اند از:الف. لَنْ: اگر این حرف بر سر فعل مضارع وارد شود، علاوه بر این‌که معنای فعل را از زمان حال به زمان آینده تغییر می‌دهد و معنای آن‌را منفی می‌کند، إعراب آن‌را از رفع به نصب تغییر می‌دهد؛ مانند: «وَ لَنْ یُخْلِفَ اللهُ وَعْدَه‏»؛[1] هیچ‌گاه خدا خُلف وعده نمی‌کند.ب. کَی: این حرف بر دو قسم است:1. مصدریه: این قسم از حرف «کی» فعل مضارع را منصوب می‌کند.2. تعلیلیه: به دلیل این‌که این حرف جرّ است، نمی‌تواند فعل مضارع را منصوب کند و در صورت وارد شدن بر فعل مضارع، حرف «أن» در تقدیر خواهد بود و فعل مضارع توسط «أن مقدّره» منصوب خواهد شد.اگر بر سر حرف «کی» لام جرّ وارد شود، حتماً مصدریه خواهد بود؛ مانند «لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلى‏ ما فاتَکُمْ»[2] و اگر «کی» بر سر لام جرّ یا «أن» وارد شود، قطعاً تعلیلیه خواهد بود. اما اگر حرف «کی» تنها باشد، هر دو وجه جایز است؛ مانند: «کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاء»؛[3] تا دارایی‌ها فقط بین ثروتمندان دست به دست نشود.ج. إذَنْ: این حرف با رعایت سه شرط، فعل مضارع را منصوب می‌کند:1. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 7:33

قرار گرفتن تحت فرمان قدرت‌های سلطه‌طلب که در پی تسلط ظالمانه بر کشورها و ملت‌ها هستند امری خلاف شرع است، زیرا دین اسلام سلطه کافران بر مؤمنان را برنمی‌تابد. بر این اساس، همراهی و همگامی با این قدرت‌ها جایز نیست مگر در مواردی خاص که شرایط موجود کشور یا منطقه چنین ضرورتی را اقتضا کند که در همان موارد نیز باید به حداقل‌ها اکتفا کرد.حال اگر برخی از دولت‌های کشورهای اسلامی، بر خلاف این قاعده عمل کردند، باید تا حد امکان در برطرف شدن چنین رابطه‌ای کوشید، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که گاهی وجود یک حکومت ضعیف اسلامی بهتر از نابودی مطلق آن است. از این‌رو، اگر امکان رفع ضعف‌ها و کاستی‌ها وجود ندارد، نباید با انجام اقدامات نسنجیده موجب تضعیف دولت اسلامی شد، بلکه در این رابطه باید قاعده اهم و مهم را رعایت کرد. البته این مطلب به معنای این نیست که اگر زمینه برای بهتر ساختن اوضاع و کاهش وابستگی به بیگانگان وجود دارد، از این کار خودداری شود.2. درباره چگونگی رفتار با این نوع دولت‌ها باید از رهنمودهای علما و رهبران دینی کشور یا فقهایی که در کشورهای دیگر حضور داشته و شخصیتی جهانی دارند و اهل سیاست و تقوا و آگاه از مسائل روز هستند، پیروی کرده و از انجام کارهای خودسرانه که ممکن است نتیجه عکس داشته باشد، خودداری شود.  اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 167 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 7:33

گزارش‌هایی در این زمینه وجود دارد که امام علی(ع)، افرادی را به دلیل ادعای خدایی برای بشر، ادعای پیامبری و یا ارتداد در آتش سوزاند؛ یکی از این افراد، عبدالله بن سبأ[1] بود که در حق امیرالمؤمنین(ع) غلوّ کرد و ادعای ربوبیت و الوهیت در حق حضرتشان نمود، به همین دلیل، علی(ع) او را دستگیر و زندانی کرده  و از او خواست تا توبه کند، ولی عبدالله بن سبأ توبه نکرد، و آن‌حضرت  او را کشته و در آتش سوزاند:1. امام باقر(ع) فرمود: «عبدالله بن سبأ ادعای پیامبری می‌کرد و گمان می‌کرد که امیرالمؤمنین همان خدا است! این خبر به امام رسید و حضرتشان او را خواست و صحت و سقم ماجرا را از او پرسید و عبدالله هم به این موضوع اقرار کرده و گفت: آری، این‌چنین در ذهن من القا شده است که تو خدایی و من هم پیامبر خدایم! امیرالمؤمنین فرمود: وای بر تو! شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن! مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله قبول نکرد؛ لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار از او خواست تا توبه کند، ولی او نپذیرفت. آن‌گاه بود که حضرت او را با آتش سوزاند».[2]2. هشام بن سالم می‌گوید: شنیدم که امام صادق(ع) با یارانش در مورد عبدالله بن سبأ و ادعای او مبنی بر خدا بودن امام علی(ع) گفتگو می‌کردند و در این میان، امام ششم فرمودند: «وقتی عبدالله بن سبأ ادعای خدایی امیرالمؤمنین را مطرح کرد، آن‌حضرت از او درخواست کرد تا توبه کند ولی او اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 188 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 21:05

از دیرباز برخی زائران امام رضا(ع)، در حرم رضوی بر هارون">هارون الرشید لعنت می‌فرستند؛ زیرا هارون با خاندان رسول خدا(ص) دشمنی داشته و علاوه بر آزاری که از جانب او متوجه امام کاظم(ع) بود که در نهایت به شهادت حضرتشان انجامید، تلاش در خاموش کردن نور امام حسین(ع) نیز داشت:یحیى بن مغیره رازى نقل می‌کند: من نزد جریر بن عبدالحمید بودم که مردى از اهل عراق نزدش آمد، جریر از حال مردم عراق جویا شد. گفت: هارون الرشید را دیدم که قبر امام حسین(ع) را شخم زده و دستور داد تا درخت سدرى که در آن‌جا (به عنوان علامت) بود را قطع کردند. جریر دست‌هایش را (به نشانه تعجب) بلند کرد و گفت: الله اکبر! حدیثى  از پیامبر خدا(ص) وارد شده که سه مرتبه فرمود: «لعن الله قاطع السدرة»؛ خدا قطع‌کننده درخت سدر را لعنت کند! ما معناى این حدیث را تا کنون درک نمی‌کردیم  و حال معلوم شد که منظور از قطع درخت سدر توسط هارون، دگرگون کردن قبر امام حسین(ع) بود که کسى بر سر قبر مطهر آن بزرگوار توقف ننماید.[1] این روایت در منبع دیگری با اندکی تفاوت، از ابن عباس نیز نقل شده است.[2]به هر حال، هارون در شهر طوس درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد. ابن بطوطه (متوفای 779ق) نیز در سفرنامه خود چنین می‌نویسد: «روبروى قبر امام، قبر هارون الرشید واقع شده است...».[3]در نهایت باید گفت، اگرچه لعن ستم‌کاران از موضوعاتی می‌باشد که بارها در قرآن کریم و روایات اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 139 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 21:05

در فرازهایی از سخنان امام علی(ع) در توصیف پروردگار می‌خوانیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَظْهَرَ مِنْ آثَارِ سُلْطَانِهِ وَ جَلَالِ کِبْرِیَائِهِ مَا حَیَّرَ مُقَلَ الْعُقُولِ مِنْ عَجَائِبِ قُدْرَتِهِ وَ رَدَعَ خَطَرَاتِ هَمَاهِمِ النُّفُوسِ عَنْ عِرْفَانِ کُنْهِ صِفَتِه‏...»؛[1] ستایش خداوندى را سزا است که نشانه‌هاى قدرت و بزرگى و عظمت خود را چنان آشکار کرد که دیده‌‌ها را از شگفتى قدرتش به حیرت آورده، و اندیشه‌‏هاى بلند را از شناخت ماهیّت صفاتش باز داشته است ... .در این خطبه، امام(ع) به مناسبت آثارى که خداوند از قدرت خود ظاهر فرموده؛ و آنچه را از ملکوت آسمان‌ها و زمین به ما نشان داده؛ و نظام اکملى که در عوالم وجود برقرار کرده، او را سپاس گفته است؛ آثار قدرت و نظام اکملى که چشم خرد از مشاهده کیفیّت آن حیران و قرین شگفتى است، بلکه هر ذرّه‌‌اى را که آفریده مایه همین حیرت و اعجاب است.این گفتار در بیان عظمت پروردگار، و تنزیه او از صفات آفریدگان است، و بیان آن‌که با این وجود، او به بندگانش نزدیک است، تا آنچه را می‌خواهند از او طلب کنند؛ به او تقرّب جویند؛ و از او، عطا و بخشش و روا شدن آروزهای خود را درخواست کنند؛ و چون حقّ تعالى منزّه از جا و مکان است، میان او و بندگانش حجاب و درگاهى نیست، و در همه جا حاضر و ناظر است؛ یعنى با علم خود بر همه چیز احاطه دارد؛ زیرا او از جا گرفتن در جایى اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 147 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

این روایت در منابع مختلف روایی آمده است،[1] و از نظر محتوایی ایرادی بر آن وارد نیست؛ زیرا امام علی(ع) در مدت کوتاهی که با فاطمه(س) زندگی کرد از نظر مالی در موقعیتی نبود که بتواند تمام نیازهای زندگی را برای خانواده خود تهیه نماید و فاطمه(س) با اطلاع کامل از وضعیت حضرت علی(ع)، تن به این ازدواج داد و از طرفی به این موضوع آگاه بود که امام علی(ع) توانایی خرید تمام احتیاجات زندگی خصوصاً در برخی زمان‌ها را نداشت، حال با این آگاهی قبلی، با دو روش می‌توانست به زندگی خود ادامه دهد:الف. با آن‌که می‌دانست که چیزی در بساط علی(ع) نیست، او را برای خرید مایحتاج خانه تحت فشار قرار دهد. که طبیعتاً چنین روشی از اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) تصور ندارد.ب. یا آن‌که تا کارد به استخوان نرسیده، خانه را به گونه‌ای مدیریت کند که شوهرش علاوه بر فقر مادی، با این مشکل روبرو نشود که برای اداره خانواده به وام گرفتن رو آورده و یا به فعالیت‌های پایین‌تر از شأن خود بپردازد.دختر پیامبر(ص) راه دوم را انتخاب نمود و با این کار درس بزرگی به همه داد.البته ممکن است که این پرسش به وجود آید که چگونه خود امام علی(ع) - با آن‌که از دانش غیب نیز بهره داشت - به صورت مستمر به وضعیت افراد تحت پوشش خود رسیدگی نمی‌کرد، تا آنان دچار این حد از گرسنگی نشوند؟پاسخ آن است که امامان در این موارد از دانش غیبی خود بهره نمی‌جستند و مانند مردم عادی اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

معرّفی حسن بصری«حسن بصری» فرزند «أبی الحسن یسار»، غلام «زید بن ثابت» است.[1] او در سال 21 ق در زمان خلافت عمر در شهر مدینه متولد[2] و در ماه رجب سال 110 از دنیا رفت.[3] مادر او به نام «خیرة» کنیز أم سلمه بود و کارهای روزمرّه او را انجام می‌داد. حسن بصری در وادی القری پرورش یافت.[4]حسن، خطبه‌های عثمان و نیز یوم الدار(روز قتل خلیفه سوم) را به خاطر داشت و ملاقات‌هایی با امام علی(ع) و طلحه نیز داشت.[5] وی، از تابعانی بود که از صحابیان فراوانی نقل روایت کرده است. افرادی؛ مانند:عمران بن حصین، مغیرة بن شعبة، عبدالرحمن بن سمرة، أبی بکره، نعمان بن بشیر، جندب بن عبدالله، سمرة بن جندب، ابن عبّاس، ابن عمر، جابر، عمرو بن ثعلب، عبدالله بن عمرو، معقل بن یسار، أبوهریرة، الأسود بن سریع، أنس بن مالک، و ...افراد زیادی نیز از او احادیثی را نقل کرده‌اند، افرادی؛ مانند:أیوب، ثابت، یونس بن عون، هشام بن حسّان، جریر بن حازم، یزید بن إبراهیم، مبارک بن فضالة، و ربیع بن صبیح.[6]همچنین حسن بصری، در شهر مکه کرسی درس برای نقل حدیث تشکیل داده و مجاهد، عطاء، طاووس و عمرو بن شعیب در مجلس درس او شرکت می‌کردند.[7]حسن بصری از نگاه اندیشمندانالف. دیدگاه اهل سنتمورّخان اهل‌سنت؛ حسن بصری را این‌گونه توصیف کرده‌اند:«سرآمد در دانش و حدیث، پیشوا و مجتهد، مسلّط به قرآن و تفسیر، سرآمد در موعظه و بردباری و عبادت و...».[8]«سخنا اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 159 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

بنابر روایاتی؛ هنگام تولد امام حسن مجتبی(ع)، آن‌حضرت را در لباس زردی پوشانده بودند و نزد پیامبر اکرم(ص) آوردند و حضرتشان نوزاد را در آغوش گرفت و بر اساس برخی گزارش‌ها او را با لباس سفید پوشاند.درباره کسی که نوزاد را با لباس زرد نزد پیامبر(ص) آورد، نقل‌های مختلفی وجود دارد:1. اسماء بنت عمیس می‌گوید: زمانی ‌که حسن(ع) به دنیا آمدند، پیامبر(ص) فرمودند: فرزندم را به من بده! من نیز نوزاد را که با پارچه‌ای زرد پوشانده بودم، تقدیم ایشان کردم. پیامبر(ص) پارچه زردرنگ را کنار گذاشت.[1] در نقل دیگری، پیامبر اسلام(ص)، اسماء را از این بابت سرزنش نمودند.[2]2. عروه بن فیروز از سواده بنت مسرج(مسرح) روایت می‌کند: زمانی ‌که فاطمه(س) زایمان کردند، من خبرش را به پیامبر(ص) رسانده و ‌حضرتشان را خوشحال کردم و حسن(ع) را که با پارچه زردرنگی پیچیده بودم نزد ایشان بردم؛ اما پیامبر(ص) پارچه سفیدی را به جای آن پارچه قرار دادند.[3]در نقل دیگری، سواده می‌گوید: هنگامی که پیامبر(ص) از این بابت ما را سرزنش کرد، من گفتم:«وَ لَمْ أجِدْ من ذلک بُدّاً»؛[4] «پارچه دیگری نداشتیم!».3. امام سجاد(ع) فرمود:‏ «هنگامی که حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) را به دنیا آورد و با امام علی(ع) در مورد نامش گفت‌وگو می‌کرد، پیامبر اسلام(ص) به آن‌جا آمد و به دنبال آن، نوزاد را که در لباس زردی پوشیده شده بود، خدمت حضرتش آورده شد. پیامبر(ص) فرمود اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

روایات مختلفی درباره شکل و شمایل پیشانی و ابروهای پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است:1. امام علی(ع) در توصیف پیامبر اسلام(ص) فرمود: «کانَ حَبِیبِی مُحَمَّداً صَلْتَ الْجَبِینِ مَقْرُونَ الْحَاجِبَیْنِ أَدْعَجَ الْعَیْنَیْن»؛[1] دوست من محمد(ص)؛ داراى پیشانى بلند، ابروانى به هم پیوسته بود.2. امام رضا(ع) از پدران بزرگوار خود، از امام مجتبى(ع) نقل کرده‌اند: از دائی‌ام هند بن ابی‌هاله که پیامبر اکرم(ص) را خوب وصف می‌نمود درباره اوصاف و شمائل آن‌حضرت سؤال کردم، او چنین گفت: «واسِعَ الْجَبینِ أَزَجَّ الْحاجِبَیْنِ‏ سَوابِغَ فی غَیْرِ قَرَن‏»؛[2] پیشانى پهن و ابروانى کشیده و کمانى داشتند و ابروان آن‌حضرت در عین کشیده بودن، کامل و پُر مو بود، ولى پیوسته نبود.از لحاظ سندی، هر دو روایت به جهت افراد مجهول در آنها از جهت سندی ضعیف هستند. البته در بسیاری از گزارش‌های تاریخی از این دست، قوت و ضعف سند چندان مورد اهمیت نبوده و اعتبار کتاب کفایت می‌کند. به هر حال، برای جمع‌بندی این دو روایت باید ابتدا دو عبارت «صلت الجبین» و «واسِعَ الْجَبینِ» و «مَقْرُونَ الْحَاجِبَیْنِ» و «أَزَجَّ الْحاجِبَیْنِ» را از جهت لغوی معنا کنیم:پیشانی پیامبر اسلام(ص)الف. «صَلْت» در لغت، به معنای گشاده و آشکار[3] و تیز و بران[4] است؛ مانند پیشانی گشاده، پیشانی آشکار؛ یعنی صلت همان معنای «واسع»(فراخ و گشاده) را دارد؛ لذا اه اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 162 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

در ارتباط با این‌که آیا حضرت مهدی(ع) در زمان غیبت، دارای زن و فرزند است یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد.[1]کسانی که معتقدند امام مهدی(ع) در زمان غیبت تشکیل خانواده نداده است، استدلال می‌آورند که داشتن زن و فرزند با غیبت منافات داشته و مستلزم آشکار شدن وضعیّت امام خواهد بود؛ چرا که ازدواج با وجود غیبت آن‌حضرت امکان ندارد و اگر بخواهد ظاهر شود و ازدواج کند، این همان محذورى است که باید از آن دورى کند؛ زیرا با هدف آن‌حضرت منافات دارد.[2]اما با فرض وجود خانواده‌ای برای آن حضرت، دلیلی برای پنهان ماندن آنها بعد از ظهور وجود ندارد و چه بسا حضرتشان بعد از ظهور، تشکیل خانواده بدهند.در پایان بیان این روایت نیز خالی از لطف نیست که مسجد سهله را محل سکونت خانواده امام زمان(عج) بعد از ظهور اعلام می‌کنند:نزد امام صادق(ع) از مسجد سهله یاد شد و حضرت فرمود: «أَما إِنَّهُ مَنْزِلُ صَاحِبِنا إِذا قامَ بِأَهْلِهِ»؛[3] «اما مسجد سهله مکان زندگی صاحب ما است، هرگاه با اهلش به این مکان آید». [2]. صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة، ج 2، ص 61، بیروت‏، دار التعارف‏، 1412ق‏. [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 669، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ‏1429ق. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 131 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

در فرض سؤال، هرچند که کار حرامی صورت گرفته و باید به نحو مقتضی جبران شود، ولی استفاده از گاز اشکالی ندارد.ضمائم:پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):می‌توانید از گاز استفاده کنید.حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):تکلیفی ندارید.حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):استفاده از آن جایز است.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):استفاده از مورد یاد شده در سؤال اشکال ندارد.لینک به سایت استفتائات [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی و شبیری زنجانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 153 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

برای امام دوازدهم حضرت مهدی(عج) نام‌های بسیاری در روایات ذکر شده است که در این‌جا به توضیح مختصری در مورد دو نام یاد شده در پرسش خواهیم پرداخت:1. ولی عصر«عصر» به معنای روزگار است و  به همین معنا نیز خداوند در سوره عصر قسم یاد نموده است.[1] البته برای عصر معانی دیگری نیز؛ مانند زمان نزدیک به مغرب، فشردن، حبس و ... بیان شده است.واژه «ولی» نیز گرچه دارای چند معنی در لغت عرب می‌باشد،[2] اما در این‌جا با توجه شواهد پیرامونی به معنای سرپرست می‌باشد. بنابراین معنای «ولی عصر» یعنی سرپرست زمان.در تایید این معنا، مفضل بن عمر می‌گوید: از امام صادق(ع) درباره معناى سخن پروردگار: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ»، پرسیدم، آن‌حضرت – در بیان بطنی از قرآن - فرمود: مقصود از این «عصر»، عصر خروج قائم(ع)است‏... .[3]2. بقیة الله«بقیه» به معنای آنچه از چیزی باقی می‌ماند می‌باشد.[4]اما اینکه چرا به امام زمان(عج) بقیة الله می‌گویند، می‌توان گفت که استفاده از این لقب برای حضرتشان برگرفته از آیه 86 سوره هود است، آن‌جا که خداوند می‌فرماید: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»؛ آنچه خداوند براى شما باقى گذارده، برایتان بهتر است، اگر ایمان داشته باشید.در همین راستا در روایتی می‌خوانیم:اول سخنى که امام مهدی(عج) بر زبان می‌آورد این آیه شریفه است: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إ اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 154 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

در مجموعه‌های لغوی هر دو واژگان ناظر به یک معنا هستند، اما:1. «قاموس» از ریشه «قمس» به معنای عمق دریا است.[1] و از این بابت که لغتنامه‌ها، کاربران را به عمق معنای لغات هدایت می‌کنند، بدان قاموس گفته می‌شود.2. «معجم» به معنای آنچه نامفهوم بوده و یا آنچه کلید بر آن گذاشته شده است، گفته می‌شود و از این جهت به دری که بسته است، «باب معجم» گفته می‌شود.[2]از این رو به چند دلیل می‌توان به مجموعه کتاب‌های لغوی «معجم» گفت:الف . مؤلف در یکی از فعالیتهای خود، با استفاده از نقطه‌گذاری ابهام کلمات را کاهش می‌دهد.ب . واژگان‌های موجود در کتابهای لغوی، مجموعه‌ای از واژگانهای نامفهومند که با توضیحات و توصیفات ارائه شده، برای دیگران قابل درک می‌شود. [1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 6، ص 183، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [2]. همان، ج 12، ص 385.  اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 212 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

ابتدا باید گفت که حضرت عباس(ع)، فرزند تنی حضرت زهرا(س) نبوده و نیز بعد از شهادت حضرتشان به دنیا آمده‌اند.روایت مورد نظر نیز در منابع و مقاتل معتبر مشاهده نشد، اما ملا آقا دربندی(متوفای 1286 ق) در مقتل خود – که از نگاه اندیشمندان دانش حدیث، مقتل معتبر و قابل استنادی به شمار نمی‌آید – برای اولین بار، آن هم بدون ارائه سند و تنها به نقل از فرد ناشناسی که مورد اطمینان او بوده است، چنین روایتی را نقل کرده است:«إذا صار یوم القیامة و اشتد الأمر على أهل المحشر بعث رسول الله(ص) أمیرالمؤمنین(ع) إلى فاطمة(س) لتحضر مقام الشفاعة. فیقول أمیرالمؤمنین(ع) یا فاطمة، ما عندک من أسباب الشفاعة و ما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر. فتقول فاطمة(س): یا أمیرالمؤمنین، کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس»؛[1] وقتی روز قیامت برپا می‌شود و شرایط برای تمام مردم دشوار می‌شود، پیامبر خدا(ص)، توسط امام علی(ع) به حضرت فاطمه(س) پیغام می‌دهد تا برای شفاعت حاضر شود. علی(ع) به فاطمه(س) می‌گوید: ای فاطمه! از اسباب شفاعت چه چیزی نزد توست و برای امروزی که سخت‌ترین روز است، چه چیزی ذخیره کردی؟! فاطمه(س) پاسخ می‌دهد: ای امیر مؤمنان! در جایگاه شفاعت، تنها دو دست قطع شده فرزندم عباس برای ما کافی است.به هر حال؛ روایت موجود در پرسش، از دیدگاه دانش حدیث مورد پذیرش نیست، اما بیان این نکته نیز ضروری ا اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 20:13

حسام الدین محمد صالح بن احمد مازندرانى،[1] معروف به «ملا صالح مازندرانی» در مازندران به دنیا آمد، اما از تاریخ ولادتش گزارشی وجود ندارد. پدرش ملا احمد در تنگ‌دستى بسر می‌برد. به همین دلیل ملا محمد صالح به اصفهان هجرت کرد و در یکى از مدارس موقوفه آن‌جا سکنا گزید، و چون به طلاب تازه وارد شهریه کمتری پرداخت می‌شد، دوران ابتداى تحصیل را به سختى گذراند تا این‌که با رشد علمى و شرکت در درس ملا محمد تقى مجلسى بر هم‌درسان خود برترى پیدا کرد.[2] او که مورد توجه استاد واقع شده بود، با دختر فاضله ایشان به نام «آمنه بیگم» ازدواج کرد،[3] و از این ازدواج، فرزندانی متولد شدند که از دانشوران و شاعران بزرگ عصر خویش بودند، از جمله شش فرزند پسر به نام‌هاى شیخ محمد حسین، شیخ محمد سعید ملخص به اشرف، شیخ محمد هادى(که برتر از همه بود)،[4] ملا نور الدین محمد، ملا حسین على و شیخ ملا عبد الباقى.[5] از ویژگی‌هاى خاندان ملا صالح آن بود که به برکت حضور همسری فاضله(آمنه خاتون)، زنان عالمه و فاضله بسیاری نیز در میان آنان رشد کردند.[6] نویسندگان رجال و تراجم، ملا صالح مازندرانی را؛ محقّق مدقّق، پارسا، جلیل القدر، فاضل، کامل صالح، دارای اخلاق کریمه و صفات نیکو معرفی کرده‌اند.[7] اساتید و شاگردان‏ برخی اساتید ملا صالح مازندرانی عبارت‌اند از: 1. ملا عبدالله تسترى، 2. محقق ثانی، 3. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 184 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 17:45

در مورد مسجد سهله باید گفت: اگر چه مرسوم است که شیعیان در شب چهارشنبه به آن مسجد می‌روند، ولی در این زمینه، روایتی صریح در دسترس ما نیست. البته سید ابن طاووس چنین سفارش کرده‌اند: «چون خواستی به مسجد سهله وارد شوی، بهتر است که بین مغرب و عشای شب چهارشنبه جهت عبادت وارد مسجد شوی؛ زیرا این شب در بین شب‌های دیگر با فضیلت‌تر است».[1] این احتمال قوی وجود دارد که این اندیشمند بزرگ، بافضیلت بودن شب چهارشنبه برای زیارت مسجد سهله را از روایتی استنباط کرده باشد که اکنون در دسترس ما نیست. اما در مورد مسجد جمکران باید گفت، با توجه به انتساب آن به حضرت ولی عصر(عج)، این مسجد شباهت‌هایی با مسجد سهله داشته و از این‌رو مورد توجه شیعیان است. اگرچه این مسجد در طول سال مورد توجه مردم است، اما شب‌های چهارشنبه، جمعیت بیشتری برای عبادت به آن‌جا می‌آیند که شاید یک دلیلش همان گزارشی باشد که سید بن طاوس در مورد فضیلت شب چهارشنبه بیان کرده است. دلیل دیگری که می‌توان در نظر گرفت، گزارشی است که در مورد ساخت مسجد جمکران وجود دارد: دستور امام غایب(عج) به حسن بن مُثله جمکرانی، برای ساختن مسجد مقدس جمکران که در شب سه شنبه هفدهم رمضان سال 393 قمری صادر شد. در ضمن این دستور توصیه‌ای نیز وجود داشت: نکته‌ مهمی وجود دارد: «إنَّ فی قطیع جعفر الکاشانی الرّاعی معزا یجب أن تشتریه فإن أعطاک أهل اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 17:45